کد مطلب:276850 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:195

نتیجه تحقیقات گذشته
با اینكه كلمه ی «عجم» لفظی است عام و تمام افراد غیرعرب را شامل می شود، با اینهمه از مجموع قرائنی كه از كتب لغت و تفسیر و حدیث و تاریخ و فقه و سایر كتابها استفاده می شود (بخصوص بااندكی دقت و ملاحظه در تعصبات عربی و تبعیضات نژادی كه از ناحیه ی برخی زمامداران، میان عرب و غیرعرب صورت می گرفته است)، مقصود روایات از «عجم» خصوص ایرانیان است. البته نه به طور مطلق، بلكه با ملاحظه ی قرینه ای كه دلالت بر مقصود داشته باشد.

اینك به روایاتی چند كه درباره ی عجم وارد شده و مقصود ایرانیان می باشند، توجه فرمائید:

1- در «سفینةالبحار» ماده ی عجم می نویسد: عبدالله بن عمر از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل كرده است كه آن حضرت فرمود: در عالم رویا گوسفندان سیاهی را دیدم كه گروه انبوهی گوسفند سفید داخل آنها شدند.

مردم از آن حضرت پرسیدند یا رسول الله این خواب را شما چگونه تعبیر فرموده اید؟

فرمود: تعبیر این خواب من این است كه: عجم، هم در دین شما داخل خواهد شد، و هم در خون و نسب شما شریك خواهد شد، یعنی: هم بدین شما ایمان خواهد آورد، و هم با شما ازدواج خواهد كرد و خونش با خون شما مخلوط خواهند شد.

مردم با تعجب پرسیدند یا رسول الله عجم دین اسلام را خواهد پذیرفت و در خون ما با ما شریك خواهند شد؟! فرمود: آری.

«لو كان الایمان متعلقا بالثریا لناله رجال من العجم»

«اگر ایمان را به ستاره ی پروین آویخته باشند مردمانی از عجم بدان دست خواهند یافت.» [1] .

موید این روایت كه منظور از عجم خصوص ایرانیان است همان روایاتی است كه قبلا درباره ی فارس یادآور شدیم و دیگر تكرار نمی كنیم.

2- در صحیح ترمذی ج 5 باب الفضل العجم می نویسد:



[ صفحه 114]



رسول خدا صلی الله علیه و آله سوره ی جمعه را وقت نزول، بر اصحاب می خواند تا رسید به این آیه شریفه: «و آخرین منهم لما یلحقوا بهم»؛ [2] و دیگرانی كه هنوز به ایشان ملحق نشده اند» مردی گفت یا رسول الله اینها چه كسانی هستند كه تا هنوز بما ملحق نشده اند؟ حضرت به او جواب نداد، و راوی گوید: سلمان در میان ما بود حضرت دست مبارك خویش را بر سلمان نهاد و فرمود:

«والذی نفسی بیده لو كان الایمان بالثریا لتناوله رجال من هولاء»: «به خدائی كه جان من در دست قدرت اوست اگر ایمان در میان ستاره ی پروین و در آسمانها باشد، مردانی از این گروه بدان دست خواهند یافت.» [3] .

3- در تفسیر مجمع البیان ذیل آیه شریفه ی «وآخرین منهم لما یلحقوا بهم». [4] از امام باقر علیه السلام نقل نموده است كه فرمود:

«هم الاعاجم و من لایتكلم بلغه العرب».

«آنها عجمها و كسانی هستند كه به لغت و زبان عرب تكلم نمی كنند.» [5] .

4- در تفسیر علی بن ابراهیم قمی، در ذیل آیه شریفه ی «و لو كان نزلناه علی بعض الاعجمین فقراه علیهم ما كانوا به مومنین» [6] اگر قرآن را بر فردی عجم فرو می فرستادیم «اینان» یعنی: عربها، هرگز ایمان نمی آورند. از امام صادق علیه السلام نقل كرده است كه آن حضرت فرمود: آری اگر قرآن بر عجم نازل شده بود عرب بدان ایمان نمی آورد، ولی بر عرب نازل گشت و عجم ایمان آورد و این فضیلت عجم است. [7] .

5- مرحوم شیخ مفید اعلی الله مقامه، در كتاب اختصاص می نویسد:

بما چنین رسیده است كه روزی از روزها سلمان فارسی رضی الله عنه وارد مسجد رسول خدا صلی الله علیه و آله گردید، و اصحاب و یاران پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله از او تجلیل كردند و مقدمش گرامی شمردند و به خاطر بزرگواری و محترم بودنش، و ریش سقیدش و مكان و منزلتی



[ صفحه 115]



كه در نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله داشت او را در صدر مجلس نشانیدند.

طولی نكشید كه «عمر بن خطاب» وارد شد، و در میان اصحاب، سلمان فارسی را دید كه در صدر مجلس نشسته است. نگاهی به سلمان انداخت و گفت: این مرد «عجمی» كه در صدر مجلس نشسته است دیگر چه كسی است؟! [8] .

این سخن به گوش پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله رسید، حضرت به منبر رفت و خطبه خواند و فرمود:

به درستی كه مردم از زمان آدم ابوالبشر علیه السلام تاكنون مانند دانه های شانه بهم پیوسته و مرتبط و یكسانند، و هیچ عربی بر هیچ عجمی و هیچ سرخ پوستی بر هیچ سیاه پوستی فضیلت و برتری ندارد مگر بوسیله تقوی، سلمان دریائی است كه به آخر نمی رسد، سلمان گنجی است كه تمام نمی شود و فانی نمی گردد، سلمان از ما اهل بیت است. [9] .

- به هر حال در روایات اسلامی اخبار و احادیث بسیاری راجع به ایمان عجم و فضائل عجم و استقبال آنان از دین مبین اسلام آمده است كه البته برخی از آنها نص در ایرانیان است و برخی دیگر شامل غیر ایرانیان هم می شود اما بیشتر آنها صریح در ایرانیان است، و از این قبیل روایات در كتابهای اهل سنت هم دیده می شود كه ما را مجال ذكر همه ی آنها در این مجموعه و مختصر نیست و هدف ما در بازگو نمودن این گونه احادیث تنها بدین منظور است كه روشن سازیم بیشتر اخباری كه در روایات اسلامی درباره ی عجم وارد شده معمولا مقصود روایات از عجم، ایرانیان بوده است و اگر بر دیگران هم كلمه ی عجم اطلاق شده بنحو عموم بوده اما از ایرانیان (بطور خاص) یاد شده است. چنانكه در برخی از همین روایاتی كه در این مبحث متذكر شدیم این معنا به خوبی روشن و آشكار است و نیازی به تفسیر و تحلیل ندارد.


[1] سفينةالبحار ماده ي عجم ج 2، ص 165.

[2] سوره ي جمعه: آيه 3.

[3] قاموس قرآن، ج 4، ص 298.

[4] سوره ي جمعه: آيه ي 3.

[5] مجمع البيان ج 9، ص 284.

[6] سوره شعراء: آيه 199،198.

[7] بحارالانوار ج 67، ص 174.

[8] عبارت عربي متن چنين است.«من هذا العجمي المتصدر فيما بين العرب».

[9] اختصاص مفيد، ص 341.